جدول جو
جدول جو

معنی در بشیئن - جستجوی لغت در جدول جو

در بشیئن
در رفتن، از جایی بیرون زدن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پایین کشیدن پایین انداختن، رکاب کشیدن حرکت کردن، بسر کشیدن نوشیدن شراب و مانند آن، جذب کردن، یا دم در کشیدن ساکت شدن، محو کردن نابود ساختن، با سپاه حرکت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
پرواز کردن، برخاستن پرنده
فرهنگ گویش مازندرانی
خارج شدن، سر از خاک بیرون زدن جوانه ی گیاه، درآمدن
فرهنگ گویش مازندرانی
دیر شدن، از وقت گذشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
درآمدن، سر از خاک بیرون زدن، به پشتیبانی از کسی برخاستن
فرهنگ گویش مازندرانی
بیرون آوردن چیزی از جایی
فرهنگ گویش مازندرانی
بیرون ریختن
فرهنگ گویش مازندرانی
رویش گیاه، جوشش آب، در زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
خارج ساختن، بیرون آوردن
فرهنگ گویش مازندرانی
دیر شدن، از وقت گذشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
بیرون بریز
فرهنگ گویش مازندرانی